دلایل نادرست ازدواج

به گزارش وبلاگ دبیر فیزیک، مقدمه

رپرتاژ آگهی - ازدواج خشت اول و سنگ بنای خانواده و اجتماع است. اما سوال مهمی که باید از خود بپرسیم این است که چرا ازدواج می کنیم؟ آیا حتماً باید ازدواج کنیم؟ فلسفه ازدواج در دیدگاه ما چیست؟ آیا ازدواج مستلزم شرایط و مقدماتی است؟ هدف ما از ازدواج کردن چیست؟ دلایل درست ازدواج چه می باشند؟ دلایل نادرست ازدواج چه می باشند؟

دلایل نادرست ازدواج

اینها سوالات مهمی هستند که هر کسی باید پیش از تصمیم به ازدواج از خود بپرسد. مشاوره قبل از ازدواج به شما یاری می کند تا در درجه اول با خودتان و دلایل واقعی تان برای ازدواج آشنا شوید. بهترین فرد برای ازدواج با شما نیز اگر دلایل نادرستی برای ازدواج داشته باشید، به سرنوشت خوبی منجر نخواهد شد. فردی که برای رهایی از افسردگی و تنهایی ازدواج می کند و یا فردی که برای فرار از فشار جامعه تن به ازدواج می دهد، می تواند یک شریک خوب را نیز از پای درآورده و ازدواج خود را به راستا غلطی بکشاند. در این مقاله کوشش داریم تا به دلایل نادرست ازدواج اشاره کنیم. در صورتی که هر یک از آنها در خصوص شما صادق بود، آن را به منزله زنگ هشداری برای خود ببینید.

دلایل نادرست ازدواج

1- فشار اطرافیان و جامعه: تاثیراتی است که دوستان، خانواده، جامعه و حتی عقاید خود ما بر ما تحمیل می نمایند. پیغام این فشار چنین است: همه ازدواج می نمایند، تو چرا تا به حال ازدواج نکردی؟، دیگه کم کم داره دیر میشه ها، نکنه عیبی داری که تا حالا ازدواج نکردی، اصلاً خواستگار داری که تا حالا ازدواج نکردی؟. این فشارها باعث می شود فرد فکر کند حتی اگر ازدواج کنم و بعد طلاق بگیرم، بهتر از آن است که مجرد بمانم. شاید اینگونه دست از سر من بردارند.

2- رهایی از افسردگی و تنهایی: گروهی از افراد از ترس تنها ماندن تن به ازدواج می دهند. باور آنها این است که ازدواج باعث می شود احساس تنهایی آنها ترمیم پیدا کند. ازدواج خوب اگرچه تا حدی باعث می شود فرد احساس غم کمتری تجربه کند، ولکن ازدواج بد به فرد احساس تنهایی بیشتری می دهد. فرد در زمانی که از سر اجبار و به جهت فرار از تنهایی ازدواج کند، مسلماً نمی تواند انتخاب درستی انجام دهد. مانند فرد گرسنه ای که یک تکه نان خشک را ارزشمند می بیند، فرد نیازمند به دیگری نمی تواند انتخابی درست و از سر استغنا داشته باشد.

3- عطش جنسی: اگرچه رابطه جنسی یک فاکتور مهم و اساسی در هر ازدواجی می باشد، اما ازدواج کردن به خاطر رابطه جنسی باعث می شود پس از گذشت مدتی از ازدواج، رابطه به سردی بگراید. ضمن اینکه اگر هدف فرد از ازدواج تنها رابطه جنسی باشد، مسلماً معیارهای صحیحی برای انتخاب همسر نخواهد داشت. چنین فردی مسلماً تنها به ملاک های ظاهری و فیزیکی فرد مقابل توجه می کند و معیارهای اساسی دیگری مانند اخلاق، باورها و ارزش ها و … را مورد توجه قرار نمی دهد.

4- درمانگر بودن ازدواج: بسیاری از والدین، پسر و یا دختر خود را مجبور و یا تشویق به ازدواج می نمایند تا به اصطلاح شاید آدم شود و دست از رفتارهای بزهکارانه و نامناسب خود بردارد و آنها را از شر دردسرهایی که او برای آنها ایجاد می کند، برهاند. گروهی دیگر نیز به خاطر درمان افسردگی فرزند خود و یا رهایی از سایر اختلالات روانی به ازدواج روی می آورند. ازدواج موجب تغییر شخصیت افراد نمی شود و دوای هیچ دردی نمی باشد. ازدواج تنها موجب می شود مسائل فرد پس از ازدواج بیشتر و عظیمتر شود. والدین نیز حال مجبورند با مسائل عظیمتری دست و پنجه نرم نمایند.

5- تکیه کردن به شخصی دیگر: به تازگی زیاد دیده می شود پسران جوان با زنان مسن تر از خود ازدواج می نمایند و یا دختران جوان با مردان متاهل و یا مردان سن دار و ثروتمند ازدواج می نمایند. این افراد به این نیت ازدواج می نمایند تا مسئولیت آنها را شخص دیگری به عهده بگیرد. این مسئولیت می تواند مالی، روانی و اجتماعی باشد. ازدواج باید بین دو فرد مستقل و رشد یافته انجام شود و نه افراد رشد نیافته و وابسته.

6- احساس گناه: بعضی از افراد به این دلیل ازدواج می نمایند که نسبت به محبت های شخص دیگر احساس دین می نمایند. آنها ارتباط دوستی بلندمدتی با شخص دیگر داشته اند و با وجود اطمینان از اینکه این ازدواج به صلاح آنها نیست، نمی توانند ارتباط خود را قطع نمایند زیرا از این کار احساس عذاب وجدان دارند. گروهی فکر می نمایند برای جبران لطف ها و محبت های طرف مقابل حتماً باید با او ازدواج نمایند. متاسفانه این دلایل برای ازدواج به احتمال بسیار به ناکامی و یک ازدواج ناموفق خواهد انجامید.

7- عزت نفس پایین: گروهی از افراد خود را ارزشمند نمی پندارند و در صورتی که فردی به آنها ابراز علاقه نماید، این علاقه را لطف و خیرخواهی او می دانند و در نتیجه به سرعت وارد رابطه و ازدواج با او می شوند، زیرا آنان از ترس اینکه شاید شخص دیگری سراغ آنها نیاید، می خواهند این فرصت را از دست ندهند. چنین افرادی خود را زیبا، باارزش و همراه با محاسن نمی بینند.

8- ازدواج برای ترک خانه: از جمله دلایل نادرست ازدواج، فرار از خانه است. بسیاری از افراد به جهت شرایط سخت و سختگیری های نابجای خانواده، راه رهایی را ازدواج می بینند. اما به احتمال قطع به یقین، معمولاً اینگونه ازدواج ها افتادن از چاله به چاه می باشد. تحمل شرایط سخت خانه والدین و کوشش برای مستقل شدن و رشد کردن و سپس تصمیم برای ازدواج دریافت، شرطی است که برای یک ازدواج شاد باید رعایت کنید.

9- فراموش کردن شکست عاطفی قبلی: خیلی از افراد پس از یک شکست عاطفی به جهت فراموش کردن درد و رنج آن رابطه، به سرعت وارد یک رابطه جدید می شوند و از آنجایی که در شرایط عاطفی مناسبی قرار ندارند، معمولاً به سرعت جذب رابطه می شوند. انتخاب همسر در چنین شرایطی بدترین کاری است که یک نفر می تواند انجام دهد؛ زیرا اگر شریک عاطفی جدید او فرد نامناسبی باشد، احتمال زیادی دارد که جذب او شده و نادانسته ازدواج کند و اگر شریک عاطفی او بر حسب اتفاق فرد مناسبی نیز باشد، احتمال زیادی دارد که حال عاطفی نامناسب فرد باعث شود یک رابطه عاطفی که می تواست به سمت و سوی خوبی برود، خراب شود.

10- اخذ تابعیت یک کشور دیگر: با رشد تکنولوژی و گسترش اینترنت، رسم جدیدی به وجود آمده است که افراد از نقاط دیگری برای خود شریک عاطفی انتخاب می نمایند. افراد برای خروج از کشور و دریافت تابعیت یک کشور دیگر و از روی مصلحت، تن به ازدواج با فرد دیگری می دهند. این افراد عامدانه به این کار مبادرت می ورزند. ولکن گروه دیگری از افراد ناخودآگاه جذب فردی می شوند که تابعیت یک کشور دیگر را دارد. آنها با خود نیز صادق نیستند و تصور می نمایند فرد مقابل را پسندیده اند و از هر لحاظ او را مورد ارزیابی قرار داده اند. این در حالی است که معیار تابعیت یک کشور دیگر آنقدر برای ایشان عظیم است که معیارهای دیگر را تحت تاثیر قرار داده و به نظر فرد همه چیز مطلوب به نظر می آید.

11- علاقه مندی والدین به فرد مورد نظر: از جمله دلایل نادرست ازدواج بعضی افراد، علاقه مندی والدین به فرد مورد نظر است. اگرچه تایید والدین در امر ازدواج بسیار مهم می باشد، زیرا ازدواج عبارت از پیوند بین دو خانواده است، اما اگر تنها دلیل فرد برای ازدواج علاقه مندی خانواده باشد و خود فرد رضایت چندانی به این ازدواج نداشته باشد، در ادامه این ازدواج می تواند به ناکامی ختم شود.

دلایل درست ازدواج کردن

1- عشق و صمیمیت: از جمله استعدادهای ذاتی انسان، استعداد عشق ورزیدن است. ازدواج کردن به فرد این فرصت را می دهد تا قوای عشق و محبت خود را نسبت به شخص دیگری غیر از خود ابراز کند. عشق نسبت به همسر و فرزندان. ازدواج فرصت شکوفایی ظرفیت عشق را به فرد می دهد. بنابراین رشد ظرفیت عشق و صمیمت از دلایل درست ازدواج کردن می تواند باشد.

2- مصاحبت و همراهی: ما قرار است در این کره خاکی مقصد و هدفی داشته و به سمت آن حرکت کنیم. داشتن همراهی که او نیز اهدافی مشابه ما دارد، به ما یاری می کند تا این راستا را محکم تر و قاطعانه تر بپیماییم و در سختی های راستا به یکدیگر مساعدت کنیم.

3- رابطه جنسی: همانگونه که گفتیم، اگرچه تنها هدف ازدواج، رابطه جنسی نیست اما یکی از ارکان مهم آن به شمار می آید. ازدواج مکانی امن جهت بروز و ظهور غرایز جنسی انسان می باشد.

4- والد شدن: فرزند داشتن نیز می تواند یکی از اهداف ازدواج باشد. اما این دلیل نیز اگرچه فی نفسه ارزشمند است، اما مسلماً نمی تواند تنها هدف فرد از ازدواج باشد، زیرا چه بسیار از زوجین که نمی توانند بچه دار شوند اما این به معنای آن نیست که ازدواج آنها مطلوب نیست.

5- رشد و کمال: زندگی در کنار شخص دیگر و هماهنگی با او مسلماً نیازمند مقدار زیادی از گذشت و فداکاری است. ازدواج آنگونه که بسیاری از افراد گمان می نمایند، شهر آرزوها نمی باشد؛ بلکه به قول دانیل شارپ، ازدواج یک رنج مقدس است. رنجی که در عین حال با خود رشد و کمال به همراه می آورد.

مشاوره روانشناسی در مجموع و مشاوره ازدواج به طور اختصاصی به شما یاری می کند تا تصمیمات بهتری در انتخاب های مهم زندگی خود بگیرید. سایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی با ارائه مقالات بیشتر در این زمینه، به شما در افزایش آگاهی یاری می کند.

منبع: شفقنا اقتصادی

به "دلایل نادرست ازدواج" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دلایل نادرست ازدواج"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید